دیجیتال مارکتینگ

آمیزه بازاریابی یا آمیخته بازاریابی ۴p و ۴C

آمیزه بازاریابی یا آمیخته بازاریابی ( Marketing Mix) مجموعه ای از ابزارهای قابل کنترل بازاریابی که شرکت آنها را در هم می‌آمیزد تا پاسخگوی بازار مورد هدف باشد، یا آمیزهٔ بازاریابی در بر گیرندهٔ همهٔ کارهایی است که شرکت می‌تواند انجام دهد تا بر میزان تقاضا اثر بگذارد. این کارها را می‌توان به چهار متغیر شناخته شده به عنوان چهار P طبقه‌بندی کرد. آنها عبارت اند از: محصول، قیمت، توزیع و ترویج (در انگلیسی این چهار کلمه با حرف P شروع می‌شوند).  آمیزه بازاریابی، آمیخته بازاریابی یا ترکیب عناصر بازاریابی واژه‌هایی هستند که برای ترجمه «مارکتینگ میکس» به کار رفته‌اند. منظور از آمیزه، آمیخته یا ترکیب این است که بین این اجزا می‌بایست یک نگرش سیستمی و هماهنگ برقرار شود تا بتواند بر مشتری تأثیر گذارد. طراحی و توسعه آمیخته بازار که به آن «چهار پی» یا «هشت پی» گفته می‌شود و از وظایف اصلی مدیر بازاریابی می‌باشد. ترکیب عناصر بازاریابی مجموعه‌ای از ابزارهای بازاریابی است که مؤسسه برای نیل به اهداف بازاریابی در بازار هدف از آن‌ها استفاده می‌کند. مک‌کارتی یک طبقه‌بندی چهار عامله از این ابزارها معرفی کرده‌است که چهار پی نام دارد و عبارت اند از کالا، قیمت، مکان عرضه و فعالیت‌های پیشبردی.

مدل ۴c، جایگزین امروزی برای ۴p

۴c یکی از ابزارهای آمیخته بازاریابی اینترنتی برای کسب‌وکارهای امروزی است که به عنوان جایگزین مدل ۴p معرفی شده است. ۴c شامل موارد زیر می‌شود:

ارزش مشتری یا مصرف‌کننده (customer/consumer value)، هزینه cost، راحتی و آسودگی مشتری convenience، ارتباطات communication

اولین C = ارزش مشتری یا مصرف‌کننده (customer/consumer value)

در راه‌اندازی کمپین مارکتینگ باید به این سؤال پاسخ دهید که محصول شما چه ارزشی برای مخاطب ایجاد می‌کند؟ این ارزش همان پیامی است که در تبلیغات باید به مخاطب منتقل کنید. از راهکارهای زیر می‌توانید برای خلق ارزش در کمپین‌های تبلیغاتی استفاده کنید:

نیاز و خواسته مشتری را بررسی کنید. گاهی لازم است که محصولی با قیمت پایین (اما معقول، به دلایلی که بالاتر گفتیم) به بازار عرضه کنید. درنتیجه با بهینه‌سازی روش‌های تولید و حذف هزینه‌های اضافی، در هزینه‌های خود صرفه‌جویی کنید تا سود ماکزیمم شود.
می‌توانید روش دیگری را به کار بگیرید. اما کیفیت محصول را بالا ببرید.
ایده‌آل‌ترین حالت نیز افزایش کیفیت و کاهش هزینه است که البته نیاز به راهکارهای نوآورانه و استفاده از تکنولوژی است.

دومین C = هزینه (cost) از دیدگاه مشتری

منظور از هزینه در این مدل، مبلغی است که مشتری بابت محصول پرداخت می‌کند. درواقع موضوع همان قیمت محصول از دید کسب‌وکار است.

این مدل می‌گوید باید بیشترین مبلغی که مشتری حاضر است برای خرید محصول شما هزینه کند، را پیدا کنید. در بازار ممکن است با سه نوع مشتری مواجه شوید:

گروه اول مشتریانی هستند که دوست دارند، استفاده از محصولات جدید را تجربه کنند و حاضرند مبالغ بالایی را برای آن‌ها بپردازند تا از اولین نفراتی باشند که آن محصول را دارند.
گروه دوم از مشتریان در صورتی برای محصولی هزینه می‌کنند که راحتی و آسایش را برای آنان فراهم کند. این گروه حاضرند هزینه بیشتری برای محصولاتی که آسایش آن‌ها را فراهم می‌کند، بپردازند. یعنی اگر محصولی گران‌تر ولی با خدماتی برای آسایش بیشتر به این گروه عرضه کنید مشتری شما خواهند بود.
گروه سوم از مشتریان حساسیت قیمتی بالاتری دارند. محصولاتی که با استراتژی کمترین هزینه و کمترین قیمت وارد بازار می‌شوند، برای این گروه مناسب هستند.
 

سومین C = آسودگی و راحتی مشتری (Convenience)

امروزه، افراد زیادی از جامعه جزو گروه دوم و سوم از مشتریان هستند. گروه دوم خرید خود را بر اساس میزان آسایشی که برای آن‌ها فراهم می‌کند، انجام می‌دهند. به همین دلیل اکثر کسب‌وکارها به دنبال فروش اینترنتی هستند تا این راحتی و آسایش را به نحوی برای مشتری فراهم کنند.

مدل آمیخته بازاریابی ۴C درباره آسودگی و راحتی مشتریان می‌گوید، در دنیای امروزی باید بتوانید محصول خود را آسان و سریع در اختیار مشتری قرار دهید و مشتری محصول شما را به راحت‌ترین روش خریداری کند.

فرآیند همکاری و یا خرید محصول را تا حد امکان برای مشتری راحت کنید. از روندهای پیچیده یا غیرضروری به‌شدت دوری کنید. خیلی از مشتریان ممکن است در طی همین روند خرید و یا به خاطر پیچیدگی خرید در سایت از خرید منصرف شوند.
در فرآیند خرید سعی کنید حس خوب را به مشتری منتقل کنید. می‌توانید در خرید تخفیف و یا هدیه‌ای برای مشتریان در نظر بگیرید تا ترغیب به خرید و افزایش وفاداری آن‌ها شود.
همیشه به دنبال راه‌های جدید برای ارتباط با مشتری باشید. راه‌هایی که از آن طریق مشتری راحت‌تر برای خرید مشاوره بگیرد و خرید را انجام دهد.
به‌این‌ترتیب، مشتریان، شما را تنها به خاطر سهولت در خرید محصول رقیب، ترک نمی‌کنند و مثلاً محصول رقیب را تنها به خاطر این‌که امکان تحویل درب منزل را فراهم کرده، به محصول شما ترجیح نخواهند داد.

چهارمین C = برقراری ارتباط (communication)

آخرین جزء بازاریابی ۴c، مثل بازاریابی سنتی ترویج محصول نیست! بلکه برقراری ارتباط دوستانه با جامعه مشتریان و بیان ارزش‌های کسب‌وکار و محصولات به‌صورت ضمنی است.

کسب‌وکارها محتوای علمی مرتبط با صنعت و یا سرگرم‌کننده تولید می‌کنند و با جامعه مخاطبین به اشتراک می‌گذارند. درواقع هدف تنها آگاهی مشتریان از محصول جدید نیست. بلکه ارتباط معنادار با مشتری و انتقال محتویات ارزشمند به او است.

این برقراری ارتباط به‌وسیله سوشال مارکتینگ، ایمیل مارکتبنگ و بازاریابی محتوا و … ممکن می‌شود. خوبی این ارتباطات این است که دوطرفه است (امکان لایک و نظر و بررسی تعداد کلیک در ایمیل مارکتینگ وجود دارد). درنتیجه می‌توانیم بازخوردی از مخاطبین هم داشته باشیم.

منبع ویکی – کالج تپسل

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا