مقایسه niche marketing با mass marketing

بازاریابی گوشه ای یک استراتژی تبلیغاتی است که در یک بازار هدف منحصر به فرد تمرکز دارد. به جای بازاریابی برای همه کسانی که می توانند از یک محصول یا خدمات بهره مند شوند، این استراتژی به طور انحصاری بر روی یک گروه – یک بخش از بازار یا جمعیت شناسی مشتریان بالقوه که از این پیشنهادات بیشتر بهره مند اند ، تمرکز می کند.
هنگامی که شما ایده ای در مورد نوع بازاریابی گوشه ای که می خواهید انجام دهید دارید، مطمئن شوید که ایده منطقی ای است. تجزیه و تحلیل رقابتی را انجام دهید تا ببینید آیا رقبا در این فضا وجود دارند و اگر وجود دارند، چه برندهایی در حال کار هستند.همچنین ببینید آیا زاویه ورود به رفع این نیاز را بدرستی محاسبه کرده اید و ایده شما موثرین حالت برای رفع نیاز مخاطبین خاص تان است ؟
برای بررسی و انتخاب بازار گوشه ای میتوان از شاخص های زیر استفاده کرد :
- منطقه جغرافیایی
- شیوه زندگی
- مناسبت
- حرفه
- سبک خاص
- فرهنگ
- فعالیت یا عادات
- رفتار – اخلاق
- دموگرافیک
- نیاز داشتن
- کاهش یا افزودن ویژگی
همانند بسیاری از استراتژی های بازاریابی، شما فقط نمی توانید یک کمپین بازاریابی را تنظیم کنید و فکر کنید نتایج مورد نظرتان به دست خواهد آمد. شما باید ایده اولیه خود را بصورت ازمایشی اجرا کنید، نتایج را بررسی کرده و به همین ترتیب ادامه دهید.
مقایسه دو مدل
خانم هادوی در مقاله خود این ۴ حوزه را برای مقایسه انتخاب کرده اند که به نظر من هم مقایسه مناسبی است:
موفقیت سریعتر در حوزهای خاص: با افزایش رقابت و رشد و توسعه کسب و کارها، امکان موفقیت در یک بازار بزرگتر بسیار کمتر است؛ اما با تمرکز بر یک بخش کوچک بازار و توجه به ویژگیهای آنها، خیلی راحتتر و سریعتر میتوانیم جامعه هدف خودمان را تعریف کنیم و البته با سرمایه اولیه کمتری موفق بشویم.
حاشیه سودی بیشتر و سریعتر: همانطورکه گفتیم در بازاریابی گوشهای یا نیچ مارکتینگ شما با سرمایه کمتری شروع به کار میکنید؛ به دلیل کوچک بودن جامعه هدف، هزینه جانبی هم به میزان قابل توجه کاهش پیدا میکند؛ و در مقابل به دلیل پیشرو بودن در ارائه یک محصول خاص، بسیار سریعتر به حاشیه سود ایمن میرسید؛ در مقابل در بازاریابی انبوه، به دلیل گسترده بودن بازار، امکان موفقیت شما وابسته به پارامترهای بسیاری است که توجه نکردن به هر یک از آنها میتواند خیلی سریع حاشیه سود و حتی سرمایه اولیه شما را از بین ببرد.
آسانتر شدن تحقیقات: در نیچ مارکتینگ ، شما با جامعه هدف بسیار کوچکتری رو به رو هستید؛ بنابراین خیلی راحتتر میتوانید روی این گروه کوچک و نیازها و علاقههایشان تمرکز کنید؛ در مقابل شما در بازاریابی انبوه، برای نیازسنجی بازار و البته رصد رقبا و مخاطبان، نیاز به تحقیقات میدانی وسیع دارید؛ که این موضوع در کنار زمانبر بودن باعث اتلاف سرمایه شما نیز میشود.
افزایش وفاداری مشتریان: در بازاریابی گوشهای یا نیچ مارکتینگ به دلیل تمرکز روی نیاز بخش خاصی از بازار، شما موفق میشوید اعتماد این بخش کوچک را جلب کنید و با تکیه بر وفاداری آنها به توسعه کسب و کارتان مشغول شوید؛ اما در مس مارکتینگ عملا چنین امکانی وجود ندارد.
مثالهایی از بازاریابی انبوه در مقابل نیچ مارکتینگ
تولید و عرضه کتاب برای تمام دانشآموزان نمونهای از بازاریابی انبوه است؛ در این مثال شما تبدیل به برند کتابهای کمک آموزشی میشوید و میتوانید نیازهای بخش عمدهای از جامعه را تامین کنید؛ در مقابل کسب و کار کوچکی راهاندازی میشود و کتابهای کمک درسی برای دانشآموزان سال آخر رشته ریاضی تولید میکند؛ طبیعتا در مثال دوم با صرف هزینه کمتری میتوان نیازهای درسی این گروه را تامین کرد و همچنین در صورت رضایت تعدادی از دانشآموزان، سایر دانشآموزان مشغول به تحصیل در این مقطع خاص هم به سراغ همین کتابها خواهند رفت؛ چرا که کتابی کاملا منطبق با نیازهایشان تولید و عرضه شده است.
بد نیست برای روشن شدن موضوع مثال دیگری را هم بررسی کنیم:
Lefty’s: فروشگاه دست چپ ها
شناسایی یک جامعه ناشناخته در یک بازار بزرگ راه هوشمندانه ای برای دستیابی به بازاریابی گوشه ای است.استفاده از شاخص هایی که در ابتدای مقاله عرض کردم میتواند در این شناخت بسیار موثر باشد. مانند Divvies، Lefty’s: فروشگاه دست چپ یک جامعه به طور گسترده ای از دست رفته مردم پیدا کرد – کسانی که از دست چپ خود به جای دست راست خود استفاده می کنند.
از آنجایی که ۹۰ درصد از مردم از دست راست خود استفاده می کنند، چپ دست ها به طور گسترده باید مجبور به استفاده از محصولات طراحی شده برای “دست راست ها” شوند. Lefty این مسئله را به عنوان فرصتی مشاهده کرد. آنها فروشگاهی را ایجاد کردند که محصولاتی را که به طور انحصاری برای ۱۰٪ دیگر جامعه یعنی چپ دست ها طراحی شده اند ارائه میکرد و موفق به رفع نیاز این مخاطبان کوچک و اغلب نادیده گرفته , شده اند.
امیر حسین اکبری