طراحی سبک تفکر تیم

طراحی تفکر بیشتر درباره چگونگی تفکر هر فرد می باشد و اینکه چه چیزی در ذهن هر فرد در هنگام تفکر رخ می دهد. اما بایستی نحوه تفکر تیم ها و آنچه در ارتباطات درون تیم رخ می دهد را نیز طراحی کنیم.
تحقیقات نشان می دهد که نهایتا سبک تفکر اعضای تیم در کنار یکدیگر است که اغلب عملکرد تیم را تعیین می کند.
معمولا تیم ها براساس نقشی که هر یک از افراد بعهده دارند، ساخته می شوند. در ابتدا مهارت ها را انتخاب کرده و وظایف و مسئولیتها را تخصیص می دهیم. این یک نوع مدل ذهنی در ساختن تیم است. هر شخص را در محل مناسب وی قرار می دهیم. اما می توانیم تیمها را براساس نحوه تفکر نیز طراحی نماییم.
اولین گام در ایجاد سبد سبک های تفکر در تیم، شناسایی سبک تفکر هر یک از اعضا است.
با شناسایی سبک تفکر هر یک از اعضا، نوبت به طراحی سبک تفکر تیم می رسد.

تیم : سبدی از سبکهای تفکر
در مدل ذهنی جدید، به تیم به عنوان سبدی از سبک های تفکر نگاه کنید. همانطور که در سرمایه گذاری سبدی از طرح های مختلف ایجاد می کنید، در تیم نیز بایستی سبدی از تفکرهای مختلف ایجاد نمایید.
اغلب تیم ها در هر وهله از زمان یا در هر فاز از کارها، نیاز به سبک تفکر خاصی دارند. همانند پرواز غازها که به نوبت یکی از آنها پیشروی دسته غازها می شود، در تیمها نیز سبک های مختلف تفکر بایستی در زمانها و مراحل مختلف پیشرو باشند. در ابتدای پروژه، به سبک تفکر کاوشگر و برنامه ریز نیاز است تا استراتژی و ساختار کار را تعیین کنند. سپس ارتباط دهنده و انرژی دهنده ها پیشبرد کار را به عهده می گیرند تا چشم انداز مشترک ایجاد کرده، منابع موردنیاز را تهیه کرده و ذی نفعان را شناسایی کرده و ارتباط برقرار کنند.
پس از اینکه فاز استراتژی و برنامه ریزی به پایان رسید و فاز اجرا و عملیات شروع شد، بایستی افراد دارای سبک تفکر جزئی نگر روی کار بیایند. متخصصین و بهینه سازها بایستی با یکدیگر کار کنند تا جزییات اجرا را تعیین کرده و کارایی اجرا را بالا ببرند. در حالیکه، سازنده ها اجرای برنامه ها و استراتژی ها را بعهده گرفته و فعالیتها را یک به یک انجام می دهند، سبک تفکر مربی به دنبال انرژی بخشی به افراد جهت بهترین عملکرد می باشد.
سبک تفکر تیم و نقش رهبر
این تغییر نگاه به تیم ها از دیدگاه سبک تفکر، پیامدهایی برای رهبر تیم دارد.
اول) رهبر مسئول حفظ اثربخشی و همراستایی مدل ذهنی تیم است. این مسئولیت فراتر از آگاه سازی اعضای تیم است. اطلاعات بر اساس مدلهای ذهنی هر شخص فیلتر شده و دریافت یا ارسال می شود. رهبران تیم بایستی خود را مسئول زمینه و چگونگی تفکر افراد بدانند تا اینکه نسبت به محتوای تفکر توجه کنند.
دوم) رهبر مسئول ایجاد ترکیب درستی از سبکهای مختلف تفکر است و سپس همانند یک رهبر ارکستر، رهبر سازمان نیز باید مشخص کند که در هر وهله از زمان کدامیک از سبک های تفکر بایستی استفاده شود. مطابق مدل دو بعدی سبک تفکر، اگر بیش از حد بر تفکر کل نگر توجه شود، ممکن است جزییات از قلم بیفتند. اگر بیش از حد بر اقدامات و فرایندها تمرکز شود، ممکن است ایده ها و روابط کاری را درنظر نگیرند.
مثال : سبک تفکر در جذب اعضای تیم
سبک های تفکر در تصمیمات جذب و انتصاب اعضای تیم می تواند سودمند باشد. فرض کنید در اینگونه تصمیمات فقط تجربه و شخصیت وی مدنظر نباشد، بلکه سبک تفکر وی نیز در نظرگرفته شود.
به عنوان مثال، شما در حال استخدام نیروی جدید تیم فروش یا اضافه کردن به تیم فروش هستید. چه نوع سبک تفکری اهمیت بسیاری دارد؟ اگر بخواهیم مطابق مدل سبک تفکر دو بعدی صحبت کنیم. آیا فروشنده بایستی ایده های خلاقانه داشته باشد؟ به دنبال سبک تفکر اکتشاف گر هستید. بایستی راه حل و سیستم های اثربخش طراحی کند، به دنبال سبک تفکر برنامه ریز هستید. به دنبال فروشنده ای هستید که به سوالات فنی پاسخ دهد، نیاز به تفکر متخصص دارید. به دنبال فروشنده ای هستید که سیستم های موجود را بهبود دهد، یعنی سبک تفکر بهینه ساز نیاز دارید. اگر به دنبال ایجاد ارتباطات قوی تر هستید، نیاز به تفکر ارتباط دهنده دارید. اگر نیاز به ارتباطات عمیق دارید، به دنبال تفکر مربی بگردید. اگر به دنبال به نتیجه رساندن امور هستید، سبک تفکر سازنده نیاز دارید. اگر به دنبال تمرکز و به پایان رساندن قرارداد هستید، نیاز به سبک تفکر انرژی دهنده دارید.
اول اینکه، هنگام استخدام، بیشتر از اینکه دانایی، میزان اطلاعات و سرعت یادگیری متقاضی را بررسی کنید، به سبک تفکر وی نیز توجه داشته باشید. شما به افرادی نیاز دارید که توانایی از یاد بردن و تغییر جهت تفکرشان را داشته باشند. آن ها که علاوه بر توانایی ذهنی، از توانایی روانی برخوردارند. در بعضی جایگاه های سازمانی، توانایی تغییر نحوه تفکر سایرین نیز بسیار حیاتی است. امروزه رهبران بزرگ توانایی ایجاد و جهت دهی به مدلهای ذهنی سازمان و جوامع خود هستند.
جمع بندی
امروزه با وجود تغییر های سریع، انجام کارهای جدید کافی نیست. ما باید به روشهای جدیدی فکر کنیم. روش جدید تفکر فراتر از اینست که صرفا از بیرون به مساله نگاه کنیم. ما باید مدل جدیدی طراحی کنیم، راهی برای رسیدن از روش قبلی به روش جدید پیدا کنیم. اگر از مدل ذهنی خود آگاه بوده و سبک تفکر خود را بفهمیم، در این صورت می توانیم تیم خود را مانند ارکستری از صداهای متفاوت هدایت کرده و انگیزه بدهیم.
منبع:غزاله شعبانزاده